رباعیات خیام
رباعی شمارۀ ۹ اکنون که گل سعادتت پربار است دست تو ز جام می چرا بیکار است می خور که زمانه دشمنی غدار است
رباعی شمارۀ ۹ اکنون که گل سعادتت پربار است دست تو ز جام می چرا بیکار است می خور که زمانه دشمنی غدار است
ساعت آخر روزهای چهارشنبه زنگ انشا بود. آن روز هریک از بچهها انشایی با موضوع “هرچه میخواهد دل تنگت بگو” نوشته بودند. بعضی از نوشتهها چنان طنز درب و داغانی داشت که نمیشد به نویسنده و حرفهای دلش نخندید. متن انشا را خاطرم نیست اما چیدمان کلمات فرصت خوبی برای
_ مگر میشود لگد زد زیر همه چیز؟ زندگی، بچه، تعهد، عشق… _عشق؟ مگه عشق زورکی هم داریم؟ من فقط تحمل میکنم. – خودت این مسیر را انتخاب کردی. اگر نمیخواستی میجنگیدی و تغییرش میدادی. چیزی به نام تحمل وجود ندارد. اصلا این واژه را برای جای دیگری ساختهاند؛ برای
آن زمان که نوشتن به قصد انتشار را شروع کردم یقین داشتم که هیچوقت داستان نمینویسم. چراییاش را نمیدانم. فقط میدانم که هیچ علاقهای به قصهنوشتن نداشتم. پس از گذشت چهار ماه از شروع دورۀ نویسندگی خلاق به فکر نوشتن کتاب افتادم. یک کتاب غیرداستانی. سر کلاس، وقتی استاد از
درباره من سلام اکنون که این درباره من را بهروز میکنم. سی و چهار سال و چهار ماه و چند روز از عمرم میگذرد. نمیدانم چرا همیشه خودم را یک سال بزرگتر از سنم معرفی میکنم. الان هم میخواستم بنویسم سی و پنج که یادم آمد سی و چهار سالهام.
برای اینکه بتوانید بنویسید خود را رها کنید و به گفتههای قصهگو اعتماد کنید.
این تمرین ابزاری برای روان نوشتن است و چشماندازی از آینده در اختیارتان قرار میدهد. میتوانید مسیر زندگیتان را بازدید و اصلاح کنید.
در هربار نوشتن میتوانید این قصهگو را تصور کنید و از او بخواهید قصهای با موضوع دلخواه شما برایتان نقل کند. شنوندۀ خوبی باشید، وسط گفتههای او نپرید و اجازه دهید داستانش را تمام کند.
درستنویسی مرحلۀ ابتدایی نوشتن است و نیازمند هیچ استعداد خاصی هم نیست پس نباید مانع پیشرفت متن شود. با کمی آموزش میتوان درست نوشت. غلطهای املائی، زبانی و نگارشی را با کمی تحقیق و مطالعۀ کتابهای نگارش میتوان رفع کرد؛ نیازی به سکون قلم تا یاد گرفتن کامل اصول املا و نگارش نیست. ابوالحسن نجفی در کتاب غلط ننویسیم این اصول را به تفصیل بیان کرده است.
هیچ چکیدهای موجود نیست زیرااین یک نوشته حفاظت شده است.
گاهی شروع کردن سخت است اما میشود با یک فریب کوچک به خود شروع کرد.
همین حالا فقط دو خط بنویس!
باور کنید که برای نوشتن و حتی برای خوب نوشتن نیاز به محیط شاعرانه یا شرایط پیچیدهای نیست.
در هر حالتی که باشید می توانید دفتر و قلم را بردارید و شروع به نوشتن کنید.
رباعی شمارۀ ۹ اکنون که گل سعادتت پربار است دست تو ز جام می چرا بیکار است می خور که زمانه دشمنی غدار است
ساعت آخر روزهای چهارشنبه زنگ انشا بود. آن روز هریک از بچهها انشایی با موضوع “هرچه میخواهد دل تنگت بگو” نوشته بودند. بعضی از نوشتهها چنان طنز درب و داغانی داشت که نمیشد به نویسنده و حرفهای دلش نخندید. متن انشا را خاطرم نیست اما چیدمان کلمات فرصت خوبی برای
_ مگر میشود لگد زد زیر همه چیز؟ زندگی، بچه، تعهد، عشق… _عشق؟ مگه عشق زورکی هم داریم؟ من فقط تحمل میکنم. – خودت این مسیر را انتخاب کردی. اگر نمیخواستی میجنگیدی و تغییرش میدادی. چیزی به نام تحمل وجود ندارد. اصلا این واژه را برای جای دیگری ساختهاند؛ برای
آن زمان که نوشتن به قصد انتشار را شروع کردم یقین داشتم که هیچوقت داستان نمینویسم. چراییاش را نمیدانم. فقط میدانم که هیچ علاقهای به قصهنوشتن نداشتم. پس از گذشت چهار ماه از شروع دورۀ نویسندگی خلاق به فکر نوشتن کتاب افتادم. یک کتاب غیرداستانی. سر کلاس، وقتی استاد از
درباره من سلام اکنون که این درباره من را بهروز میکنم. سی و چهار سال و چهار ماه و چند روز از عمرم میگذرد. نمیدانم چرا همیشه خودم را یک سال بزرگتر از سنم معرفی میکنم. الان هم میخواستم بنویسم سی و پنج که یادم آمد سی و چهار سالهام.
برای اینکه بتوانید بنویسید خود را رها کنید و به گفتههای قصهگو اعتماد کنید.
این تمرین ابزاری برای روان نوشتن است و چشماندازی از آینده در اختیارتان قرار میدهد. میتوانید مسیر زندگیتان را بازدید و اصلاح کنید.
در هربار نوشتن میتوانید این قصهگو را تصور کنید و از او بخواهید قصهای با موضوع دلخواه شما برایتان نقل کند. شنوندۀ خوبی باشید، وسط گفتههای او نپرید و اجازه دهید داستانش را تمام کند.
درستنویسی مرحلۀ ابتدایی نوشتن است و نیازمند هیچ استعداد خاصی هم نیست پس نباید مانع پیشرفت متن شود. با کمی آموزش میتوان درست نوشت. غلطهای املائی، زبانی و نگارشی را با کمی تحقیق و مطالعۀ کتابهای نگارش میتوان رفع کرد؛ نیازی به سکون قلم تا یاد گرفتن کامل اصول املا و نگارش نیست. ابوالحسن نجفی در کتاب غلط ننویسیم این اصول را به تفصیل بیان کرده است.
هیچ چکیدهای موجود نیست زیرااین یک نوشته حفاظت شده است.
گاهی شروع کردن سخت است اما میشود با یک فریب کوچک به خود شروع کرد.
همین حالا فقط دو خط بنویس!
باور کنید که برای نوشتن و حتی برای خوب نوشتن نیاز به محیط شاعرانه یا شرایط پیچیدهای نیست.
در هر حالتی که باشید می توانید دفتر و قلم را بردارید و شروع به نوشتن کنید.
تماحی حقوق برای هدا خیرمند محفوظ است.
آخرین دیدگاهها