یادداشت روزانه

یادداشت‌های آتشی مزاج

_ مگر می‌شود لگد زد زیر همه چیز؟ زندگی، بچه، تعهد، عشق… _عشق؟ مگه عشق زورکی هم داریم؟ من فقط تحمل می‌کنم. – خودت این مسیر را انتخاب کردی. اگر نمی‌خواستی می‌جنگیدی و تغییرش می‌دادی. چیزی به نام تحمل وجود ندارد. اصلا این واژه را برای جای دیگری ساخته‌اند؛ برای

ادامه مطلب »

توفیق خوش‌نویسی

دیروز بعد از سالها نوشتن متوجه شدم که نحوه درست قلم گرفتن در دستم را بلد نیستم! تازه متوجه شدم که قلمم باید به بند سوم انگشت اشاره‌ام تکیه کند، نه اینکه بین دو انگشت آخر رها شود.  از دیروز عصر که اولین جلسه کلاس خط بود تا امروز خیلی

ادامه مطلب »

یادداشت‌های آتشی مزاج

_ مگر می‌شود لگد زد زیر همه چیز؟ زندگی، بچه، تعهد، عشق… _عشق؟ مگه عشق زورکی هم داریم؟ من فقط تحمل می‌کنم. – خودت این مسیر را انتخاب کردی. اگر نمی‌خواستی می‌جنگیدی و تغییرش می‌دادی. چیزی به نام تحمل وجود ندارد. اصلا این واژه را برای جای دیگری ساخته‌اند؛ برای

ادامه مطلب »

توفیق خوش‌نویسی

دیروز بعد از سالها نوشتن متوجه شدم که نحوه درست قلم گرفتن در دستم را بلد نیستم! تازه متوجه شدم که قلمم باید به بند سوم انگشت اشاره‌ام تکیه کند، نه اینکه بین دو انگشت آخر رها شود.  از دیروز عصر که اولین جلسه کلاس خط بود تا امروز خیلی

ادامه مطلب »